جدول جو
جدول جو

معنی عارف شیرازی - جستجوی لغت در جدول جو

عارف شیرازی
(رِ فِ)
میرزا آقا علی اکبر پسر میرزا ابوالحسن شاعر و ادیب کامل بود. مدتی در کربلا اقامت کرد و آنگاه به حیدرآباد و بمبای شتافت و عاقبت به لکهنورفت و با فقر و فاقه میگذراند تا از طرف محمد علی شاه حاکم ’اود’ برای او راه معاشی معین کردند وی به سال 1261 در لکهنو وفات یافت و از جمله اشعار اوست:
کمندگردن جان گشت زلف عنبرین بویی
ز یکدانه بدام آورد دل را خال هندویی
نه یادم کرد آن نامهربان نی رفت از یادم
سرو کارم فتاده با عجب بدکیش و بدخویی.
(از ریحانه الادب ج 3 ص 74). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 4 ص 3039 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ)
میرزا محمد شیرازی متخلص به عالی و ملقب به نعمت خان و بعد به دانشمندخان. یکی از شعرای قرن 12 هجری و معاصر سلطان اورنگ زیب و پسر او بهادر شاه بوده است. او به امر محمدبهادر شاه شاهنامه را در احوال وی بنظم درآورد که در ابتداء آن پنج رباعی سروده است. حاوی تاریخ وفات اورنگ زیب و مدت سلطنت و عمر وی. نعمت خان در تاریخ 1120 درگذشت. و او راست اشعار بسیار و دیوان و رسائلی چند مانند: نعمت عظمی، جنگنامه، حسن و عشق، و دو نامۀ محاصرۀ حیدرآباد و غیره. (الذریعه ج 9 ص 677)
لغت نامه دهخدا
(عُ یِ)
محمد بن بدرالدین، ملقب به جمال الدین. از شاعران مشهور ایران در قرن دهم هجری است که زندگانیش بیشتر درهندوستان گذشت. ولادتش به سال 963 هجری قمری در شیراز اتفاق افتاد و در جوانی به هندوستان رفت و به دربار جلال الدین اکبرشاه (963-1014 هجری قمری) امپراطور مغولی هند راه یافت و در آن سامان بود تا اینکه به سال 999 در شهر لاهور درگذشت. عرفی در سرودن قصیده و غزل و قطعه و ترجیع و ترکیب قدرت داشت و او را میتوان در ردیف بهترین شاعران سبک معروف به ’هندی’ درآورد. علاوه براین در مثنوی نیز دست داشت و دو منظومۀ مخزن الاسرارو خسرو و شیرین نظامی را استقبال کرده است. و رساله ای صوفیانه بنام نفسیه نیز دارد. و رجوع به گنج سخن و تذکرۀ مخزن الغرائب و صحف ابراهیم و مقدمۀ کلیات عرفی شیرازی، بکوشش غلامحسین جواهری شود:
هزار حیف که عرفی و نوعی و سنجر
نیند جمع به دارالعیار برهان پور.
صائب.
درسخن از عرفی و طالب ندارد کوتهی
عیب صائب این بود کز زمرۀ اسلاف نیست.
صائب
لغت نامه دهخدا